pinarpinar، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

عشق بي تكرارمن پينار

برام هيچ حسي شبيه تونيست...

نمي دونم خداواسه كدوم كارخوبم توروبه من دادنمي دونم درحق كي خوبي كردم كه توشدي چراغ خونم فقط اينوخوب ميدونم كه بيست تير92ساعت 9صبح تازه متولدشدم تازه فهميدم كه توروبيشترازهمه وهمه وهمه ي دنيادوستت دارم تازه فهميدم نيمه ي گمشده كه نه تمام گمشده ي من توبودي كسي كه وابستشم كسي كه بدون اون دنيابرام هيچ معني نداره كسي كه بايه كارجديديه حرف جديدي كه ميزنه ازخوشحالي تن ادمو ميلرزونه هميشه نگرانشم يه  وعده غذاكم بخوري نگرانتم صدگرم وزن كم كني نگرانتم گريه كني بي تابي كني نگرانتم بيشترازخودم نگرانتم نازنينم توروخدابهم داده كه روزي هزاربارشكرش كنم بهم دادتابفهمم كه گنج وثروت وعشق يعني چي توروبهم دادتاديگه هيچي ازش نخوام چون بهترين نعمتش روبهم د...
11 تير 1394

شاهكاري نيست زيباترازاين

دخترم شيرين ترازشهدعسل   دخترم ده شعرنويكصدغزل   دخترم زيباترين رنگين كمان   افتاب روشن اين اسمان   دخترم يك عالمه مهرووفا   برترين پيمانه جودوسخا   دخترم گلدان گلهاي بهار   دانه ي ياقوت زيباي بهار   دخترم بردردبي درمان شفا   يك ملك درظاهري انسان نما   دخترم الماس انگشترنشين   شاهكاري نيست زيباترازاين          ...
30 خرداد 1394

پينارم شيريني زندگي ام

دخترم  باتوبودن بزرگترين معجزه ي زندگي من است درسحرگاه باتوهستم درغروب .درلذت .دردردباتوهستم باتوهستم درزندگي حتي يك لحظه ازتوجدانيستم وقتي كنارم نيستي بازباتوام تولددوباره ي من باتوزندگي كرده ام بي انكه به گذشته واينده بينديشم اري اين تنهاراه زندگيست غيرازاين تظاهربه زندگيست ونه زندگي. درگذران اين زندگي مال من ومال تومفهومي نداردتوبراي من افريده شده اي ومن براي تورشته هاي نامرئي مارابه هم پيوندداده انداگرازارت دهم خودراازارداده ام وه چه زيباست باتوبودن چه زيباست مادرتوبودن.اگردوباره نگاه كنم مي بينم كه ازكجاازدست دادن خود وبه دست اوردن تورااغازكرده ام ان لحظه ي زيباي امدنت لحظه ي تابش نورخوشبختي  اگرحقيقتي رابشنوي هرگزفراموشش نخو...
20 خرداد 1394

برام هيچ حسي شبيه تونيست .باوركن

پينارخوبم خيلي وقته كه ازشيرين كاريات چيزي ننوشتم محبوبم بزرگ شدي وكلي كاراي قشنگ مي كني ومنم بيشترازهرروزوهميشه عاشقتم دخترپاك ومعصومم توشيريني زندگي مني چقدرخوبه كه هستي  نفسم ازشيرين كاريات بگم كه وقتي باتوام نمي دونم كي روزم شب ميشه دستاتومي گيري وانگشتاتو مي شماري ومي گي ماماني عزيز خاله داداش من مامان اب بازي منظورت اينه كه اين افرادي كه شمردي ميريم اب بازي همون استخركه خيلي خوشت مياد ودردونه ي من وقتي عموتومي بيني ميري بغلش ومي گي عموبستني عموت هم باكلي ذوق ميره برات بستني مي خره كوچولوي من الان حدود9ماهه كه تمام اجزاي صورت وبدنتو ميدوني والانم ديگه بامن مي گي مثلاوقتي مي گم چشمت كوچشمتونشون ميدي ومي گي چش پا مو وقتي مي گم پوشكت...
14 خرداد 1394

بدون عنوان

سلام كوچولوي من چندهفته قبل بردمت دكتر اخه خيلي لاغري درسته كه لاغربودنت زياد معلوم نيست ولي وزنت كمه به خاطرهمين دكترچندتاازمايش نوشت كه جواباشوامروزگرفتيم وبردم به دكترت نشون دادم يه كوچولو كم خوني وخداروشكرمشكل ديگه اي نداري فقط نميدونم اون همه ماهي وميگوومعجون وكلي چيزاي مقوي ديگه كه ميخوري كجاميره فدات شم توفقط سالم باش وفقط باش عسلم يه كم دختربدي شدي وزيادگريه ميكني وكلافه ام مي كني ولي ديگه چي كاربايدكردپينارم كلي لباساي تابستوني خوشگل برات خريدم كه وقتي مي پوشي ماه ميشي عشقم خيلي دوستت دارم فقط همين
7 خرداد 1394